Thursday, December 8, 2011

یاد بگیریم انسان باشیم.

علیرضا صبوری
مطلب زیر کامنتی بود که در ذیل مطلب مسیح علینژاد در وبسایت کلمه گذاشتم که مثل معمول سانسور شد.
مسیح علی نژاد عزیز
بعنوان یک همکار حرف میزنم. ما قسم خوردیم- همانطور که پزشک قسم میخورد- برای انتشار حقایق آیا اینکار را کردیم؟ اولین گزارش در کل رسانه ها در مورد علیرضا صبوری توسط من در خودنویس منتشر شد. در آن زمان او میترسید که نامش منتشر شود. اما چه کسی بها داد؟ نیک آهنگ کوثر از من مشخصات خواست برای کمک به این شخص اما ....... 
تاکید کردم در گزارش که علیرضا زمانی ندارد و هر روز برای او دیر و دیرتر میشود اما چه کسی گوش داد. امروز شما دوستان مرده پرست من سنگ او را به سینه میزنید، آن زمان که زنده بود کجا بودید؟
روزها و روزها پس از مرگ علیرضا فقط فکر میکنم گناه امثال شما بیشتر از دولت ایران است که با باند بازی و سوء استفاده از نام کشته شده ها، مجروحان و پناهنده ها در آمد کسب میکنید.
کدامتان خبر دارید که روزنامه نگاری که با بد بختی به آمریکا رسید بعد دوسال، تا یک یا دو هفته ی دیگر آمریکا را ترک میکند چون از دست امثال شما دچار مشکلات روحی شده.
کدا متان یکبار قدم مبارکتان را به ترکیه یا هند یا عراق گذاشتید که ببینید چه خبر است؟
در طول زمان پناهندگی مستندی ساختم در مورد وضعیت پناهنده ها و بارها به همکاران غرب نشین خوش نشین پیغام دادم این فیلم میتواند وضعیت بسیاری از پناهنده ها را تغییر دهد. کدامتان یک تلاش کوچک کردید برای اینکه واقعاً بفهمید که چه خبر است؟
لطفاً کمتر دروغ بگویید و آه و ناله های دوغینتان را برای خودتان نگهدارید. 
پناهنده ها، مجروحان و غیره کالای فروش و کسب در آمد نیستند. 

No comments: